English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7338 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
uncontrolled loop U حلقه کنترل نشده
loop control U کنترل حلقه زنی
loop control variable U متغییر کنترل کننده حلقه
nests U بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
nest U بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
loop U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
purled U حلقه حلقه شدن
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purls U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
convolute U حلقه حلقه کردن
purling U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
structures U ساختار
architecture U ساختار
structuring U ساختار
structure ساختار
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
ring structure U ساختار حلقهای
relational structure U ساختار رابطهای
helical structure U ساختار مارپیچی
sequence structure U ساختار ترتیبی
tree structure U ساختار درخت
network structure U ساختار شبکهای
grain structure U ساختار بلوری
structures U ساختار ساخت
nuclear structure U ساختار هستهای
pyramidal structure U ساختار هرمی
structure factor U عامل ساختار
kekule structure U ساختار ککوله
structure chart U نمودار ساختار
nested structure U ساختار لانهای
list structure U ساختار لیست
selection structure U ساختار گزینشی
shell structure U ساختار لایهای
loop structure U ساختار حلقهای
lewis structure U ساختار لوویس
inverted structure U ساختار معکوس
network stracture U ساختار شبکه
structure U ساختار ساخت
internal structure U ساختار داخلی
institutional structure U ساختار نهادی
ingots structure U ساختار شمش
linear structure U ساختار خطی
molecular structure U ساختار مولکولی
fine structure U ساختار فریف
decision structure U ساختار تصمیم
crystalline structure U ساختار بلوری
crane construction U ساختار جرثقیل
crystal structure U ساختار بلور
control structure U ساختار کنترلی
superstructure U ساختار بالا
cellular structure U ساختار شبکهای
block structure U ساختار بلوکی
diamond structure U ساختار الماس
file structure U ساختار فایل
close packed structure U ساختار تنگچین
superstructures U ساختار بالا
fabric U ساختار ساختمان
band structure U ساختار نواری
structuring U ساختار ساخت
factor structure U ساختار عاملی
age structure U ساختار سنی
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
data structure U ساختار داده ها
electronic structure U ساختار الکترونی
atomic structure U ساختار اتمی
economic structure U ساختار اقتصادی
database structure U ساختار پایگاه داده ها
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
structuring U پی ریزی کردن ساختار
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
structures U پی ریزی کردن ساختار
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
structure U پی ریزی کردن ساختار
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
structured design U طراحی ساختار یافته
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
leaf U گره آخر در ساختار درختی
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
Recent search history Forum search
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1متن از لحاظ ساختار و گرامر مشکلاتی دارد
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
2Rowdy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com